چهار اصل یعنی ممنوعیت ربا، تقدم مالکیت عمومی، منع کنز و ترویج تعاون و در نهایت رفع تنگناهای اعتباری در جامعه اسلامی بوسیله آحاد جامعه، اصولی هستند که بانکداری اسلامی بر آنها استوار شده است. بانکداری اسلامی همچنین بر مبنای تقسیم سود، کنترل مسیر مصرف منابع و نظارت بر عملیات بانکی دلالت دارد و باید وجوه بانکی بر اساس عقود معین شرعی تخصیص یابد. در چنین سیستمی آیا بانک بستانکار و دریافت کننده وجوه بدهکار است؟
پاسخ به این سوال منفی است. دائن در این مدل جامعه اسلامی و مدیون نیز جامعه است و بانک تسهیل کننده و نظارت کننده این مسیر خواهد بود و از آجا که برخلاف روش سنتی رابطه مستقیم بین دائن و مدیون وجود ندارد ربا از میان می رود و بهره موضوعی نیست که تعیین و تکلیف شود بلکه بر اساس عقود اسلامی سود مورد توافق طرفیت قرار می گیرد و این موضوع اختلاف بین بانکداری ربوی و اسلامی است. به عبارتی ساده تر بانک وکیل سپرده گذار و ناظر بر دریافت کننده تسهیلات است.
اما سوالی که این روزها مطرح می شود آن است که آیا اساسا سیستم بانکداری در ایران اسلامی است؟ کارشناسان معتقدند پاسخ به این سوال در تفاوت بین سود و بهره نهفته است. نظام بانکداری سرمایه داری به سود و یا در مقابل آن زیان دریافت کننده تسهیلات از بانک کاری ندارد و در هر صورت بهره خود را از هر فعالیت دریافت می کند اما در بانکداری اسلامی اصل بر دریافت سود است. به عبارتی بهره حالت الزام دارد اما سود تنها بعد از موفقیت طرح و یا پروژه و کسب سود حالت الزام به خود می گیرد. آیا در حال حاضر در نظام بانکی بانک ها در زیان اقتصادی وام گیرندگان مشارکت می کنند؟ اقتصاددانان اسلامی می گویند بازده و ارزش افزوده ای که خارج از قرارداد برای سرمایه ایجاد می شود به صاحب سرمایه تعلق دارد و همچنین ضرر و زیانی که مثلا در جریان هزینه کردن سرمایه ایجاد می شود باید از اصل سرمایه و بازده آن کسر شود و نمی توان در هر دو حالت سود و زیان از مصرف کننده تسهیلات وجهی دریافت کرد که در این صورت این وجه بهره است نه سود.
اما نباید از یک نکته مهم نیز در این مورد غافل شد و آن قایل شدن نرخ های سود متفاوت برای شاخه های مختلف و دوره های مختلف تجاری است. اگر نرخ سود در همه شاخه های فعالیت اقتصادی یکسان است و یا در همه دوره های تجاری رونق و رکود این نرخ تغییر نمی کند باید به اسلامی بودن آن شک کرد. بر این اساس همچنین باید به دو مقوله مهم اقتصادی در این رابطه توجه کافی کرد؛ ریسک و بازده فعالیت اقتصادی. فعالیت های ریسک پذیر یا ریسک گریز در برابر شرایط اقتصادی پرخطر چه رفتاری از خود نشان می دهند؟ آیا پاداش ریسک پذیری و ریسک گریزی این فعالیت ها در برابر شرایط مخاطره آمیز یکسان است؟
در چنین شرایطی آیا سیستم بانکداری اسلامی روشی برای کاهش اثر ریسک تجاری بر سود فعالیت ها اندیشیده است؟ باید گفت خیر و تقویت این موضوع در نظام بانکداری اسلامی امری ضروری است. البته بانک ها ابزار مختلفی به منظور کاهش ریسک فعالیت های خود در اختیار دارند و تلاش می کنند تا خود را در برابر ریسک های موجود مصون نگه دارند اما این مهم در حوزه فعالیت حوزه های مختلف اقتصادی چندان محاسبه نشده و در نظر گرفته نشده و اگر هم هست روشی اسلامی نیست چراکه هر چه ریسک فعالیت های یک کسب و کار در ایران افزایش می یابد این موضوع روی سخت گیری های سیستم بانکی برای سود بالاتر و یا تضامین بیشتر نیز افزایش یافته است. البته منطقا این موضوع در یک نظام بانکی سنتی عاری از هر گونه اشکال است چراکه بانک باید حافظ و ضامن دارایی های سپرده گذاران باشد اما در شرایط کنونی که ریسک اغلب فعالیت های اقتصادی افزایش یافته این سوال مطرح می شود که نوع برخورد با فعالیت های تولیدی چگونه باید باشد؟
پاسخ به این سوال وجه تمایز بانکداری اسلامی و ربوی است. بانکداری اسلامی راه را برای توافق بر سر سود بین دو طرف باز گذاشته و اجازه داده سپرده گذار در سود و زیان وام گیرنده مشارکت داشته باشد و این در حالی است که عملا این موضوع اتفاق نمی افتد. موضوع دیگر تفاوت سود و زیان فعالیت های اقتصادی در دوره های رونق و رکود اقتصادی است. پدیده رکود در اقتصاد ایران در دهه های اخیر همیشه وجود داشته و البته رونق هم داشته ایم. اما رفتار سیستم بانکی در دو دوره رونق و رکود بر چه منطقی استوار بوده است؟ آیا نرخ سود متناسب با این دوره ها تغییر کرده؟
آسیب ناشی از تعیین نرخ واحد سود همینجا است و در عین حال تاکید بر این که باید هزینه های ریسک در رفتار بانکداری خود را نشان دهد از همینجا ناشی می شود. منطقا دوره های رکود اقتصادی یا به دلیل ریسک های مختلف اقتصادی رقم می خورد و یا ریسک هایی را با خود به اقتصاد کشور و بدنه واقعی آن تزریق می کند بنابراین ریسک به صورت مویرگی به تمام اجزای اقتصادی کشور تزریق می شود. در چنین شرایطی باید چه رفتاری در پیش گرفت؟ اصول بانکداری اسلامی برخلاف بانکداری ربوی با تکیه بر اصول اخلاقی می گوید باید در تمام احوال شرایط دو طرف را به صورتی عادلانه در نظر گرفت.
نکته مهم در این زمینه وجود منابع نقدی فراوان در جامعه و عدم تخصیص صحیح این منابع است درحالیکه منطق اقتصادی می گوید در چنین شرایطی باید رشد اقتصادی تضمین و فقر از چهره جامعه زدوده شود اما این اتفاق نمی افتد و دلیل آن نیز ضرورت بازنگری اساسی در روش های اجرای اصول اقتصاد اسلامی به ویژه بانکداری اسلامی است. در بانکداری اسلامی جریان پول در جامعه مورد تاکید است و حبس نقدینگی مذموم است. این حبس می تواند از طرف آحاد جامعه باشد یا از جانب سیستم بانکی. به هر حال آنچه امروزه به عنوان دارایی های مسموم در سیستم بانکی شناسایی می شوند نیازمند روان سازی هستند. باید دید این انحراف منابع تا چه میزان باعث کاهش توان سیستم بانکی در مشارکت مستقیم در سود و زیان بنگاه های اقتصادی شده است.
نظر شما